22 ماهگیت مبارک....
پسرک شیرین زبونم تو این ماه ترکونده. از حرف زدن گرفته تا کارهای عجیب و غریب....
کلماتی که تونسته تو این ماه یاد بگیره انقدر زیاد بوده که شاید بعضیاشو یادم نباشه. عاشق کتاب خوندن و ماشین بازیه. کل اسم میوه هارو یاد گرفته: آناناس. امبه همون انبه. ایسب همون سیب. بلال. گوجه. خیار. بادون همون بادوم. پسته. هروقت میخواد پشت تلفن صحبت کنه میگه سلام خوبی مننون و شروع میکنه پشت هم اسم میوه ها روبردن. اسم حیونارو هم دیگه یاد گرفته: اسب. فیل. رافه.گبه. ارس همون خرس. پنگوئن. کانگرو. اوک همون خوک. سنجاقک. مار و حلزون... روزا بهم میگه مامان من عروس میگم نه صدرا دوماد باید بشه بعد پسر شیرین زبونم با چهره ای پر از شیطنت کودکانه میگه مامان علوس صدا دوماد. ازش میپرسم صدرا میخواد چیکاره بشه در جواب باخنده میگه دس همون درس، مدسه، دکتو الهی من به قربون حرف زدنت. دیگه تقریبا تموم کلمات رو میتونی تلفظ کنی. انقدر از خرید کیک خوشحال بودی که به شمع میگفی کیک و هر لحظه یادت میومد میگفتی مامان کک همون کیک. تا ازت میپرسم اسمم چیه میگی مامان و وقتی میپرسم نه اسم مامانت چیه میگی فاممه. عاشقتم. روزا میای بوسم میکنی و میگی مامان ناز، بوس پاک، سسره و وقتی میریم اونجا خیلی دوست داره سرسره ها رو برعکس بالا بره و وقتی بر میگردیم میگه اونجا بچه ها. از وقتی با صدرا کتاب هاشو کار میکنم خیلی دایره ی لغاتش زیاد شده. به نظر من سی دی های آموزشی بچه ها رو تنبل میکنه و اجازه نمیده که فکر کنند.